پاورپوینت سيدهادي حسيني بجستاني خراساني

    —         —    

ارتباط با ما     —     لیست پایان‌نامه‌ها

... دانلود ...

بخشی از متن پاورپوینت سيدهادي حسيني بجستاني خراساني :


پاورپوینت سيدهادي حسيني بجستاني خراساني




دانشمند فقیه و مجاهد بزرگ, سید هادی حسینی بجستانی

[1] . نام اصلی وی (علی نقی) و لقب او هادی است. از آن جا که تنها با لقبش از او یاد کرده اند به هادی مشهور شده و لقب او جای اسمش را گرفته است. بنابر این سید هادی خراسانی, همان سید علی نقی خراسانی است. (المسلسلات ج2, ص408.).

خراسانی, در روز جمعه اول ذیحجه سال (1297 هـ. ق) در کربلا

[2] . نویسنده معارف الرجال, ولادت او را در سال (1296 هـ. ق) و محل ولادتش را مشهد الرضا می داند. ر.ک: معارف الرجال ج3, ص232, ولی بنا به تصریح بزرگان از دانشمندان علم تراجم و فقیهان معاصر وی, سال ولادت او را 1297 و محل ولادتش را کربلا دانسته اند. (ر.ک: احسن الودیعه,ج1, ص 216).

دیده به جهان گشود.

[3] اعیان الشیعه ج1, ص232

[4] المسلسلات ج2, ص408.


پدرش, سید میر علی حسینی هروی بجستانی خراسانی از عالمان مشهور خراسان, حدود سال (1252 هـ. ق) در بجستان متولد شده. وی مقدمات علوم دینی را در مشهد مقدس فرا گرفت, سپس در سال (1261 هـ. ق) رهسپار نجف اشرف شد و تا سال (1291 هـ. ق) به مدت 30 سال در آن شهر به تحصیل علوم دینی پرداخت. او در این مدت, دروس سطح و خارج را نزد استادان و فقیهان بزرگی چون شیخ مرتضی انصاری و میرزا محمد حسن شیرازی تحصیل نمود و به درجه اجتهاد نایل آمد. او مدتی در سامرا اقامت گزید و سپس به فرمان میرزای شیرازی به همدان رفت؛ تا اختلاف بین شیخیه و اصولی ها را پایان دهد. او مدتی نیز در کرمانشاه به تبلیغ مشغول بود و در سال 1309 هـ. ق) وارد خراسان شد و در 85 سالگی در 13 شوال (1337 هـ. ق) وفات یافت و در بقعه ای متصل به مسجد گوهرشاد مشهد به خاک سپرده شد.

[5] . سیره آیه الله الخراسانی, ص 12.



فهرست مندرجات

1 - تحصیلات
2 - سفر به خراسان
3 - بازگشت به عراق
4 - سفر به سامرا
5 - استادان
6 - شاگردان
7 - فعالیت های سیاسی و اجتماعی
8 - زندان بغداد
9 - جهاد در راه خدا
10 - مرجعیت
11 - امر به معروف و نهی از منکر
12 - آثار
12.1 - اصول
12.2 - تفسیر و علوم قرآن
12.3 - کلام
12.4 - اخلاق و آداب
12.5 - رجال و تراجم
12.6 - ادبیات و لغت
13 - آخرین سفر
14 - وفات
15 - پانویس
16 - منبع


تحصیلات


تحصیلات سید هادی با آموزش قرآن و دعاهای مأثوره و قسمتی از ادبیات فارسی و عربی, در زادگاهش, کربلا شروع و تا سن 12 سالگی در همان شهر ادامه یافت. او در این مدت به خاطر استعداد فراوان و اشتیاق زیاد به علم, پیشرفت های چشم گیری به دست آورد و اعجاب اطرافیان را برانگیخت و مورد عنایت بیش از پیش پدرش قرار گرفت؛ از این رو پدر, او را در این راه تشویق نمود و مقدمات و وسایل دانش اندوزی او را فراهم کرد.

[6] . سیره آیه الله الخراسانی, ص 14.



سفر به خراسان


سید هادی در سال (1309 هـ. ق) همراه پدر و خانواده اش, کربلا را به قصد مشهد الرضا ترک کرد و در اوایل سال (1310 هـ. ق) وارد مشهد شد. وی در مدرسه های نواب, میرزا جعفر و بالاسر ـ که در آن حجره داشت ـ حدود پنج سال با جدیت تمام, مقدمات علوم حوزوی و سطح را به پایان برد. خودش می گوید:
(در مدرسه میرزا جعفر, فقه را نزد پدرم فرا گرفتم شیوه من چنین بود که کتاب فقهی نجات العباد صاحب جواهر را جمله به جمله می خواندم و پدرم نکته به نکته توضیح می داد, تفسیر می کرد و من به خوبی به ذهن می سپردم. من در این مدت کوتاه, ادبیات عرب, از صرف و نحو, فقه, اصول, منطق, ریاضیات و دیگر علوم رایج در حوزه را به خوبی و با موفقیت فرا گرفتم).

[7] . سیره آیه الله الخراسانی, ص 14.



بازگشت به عراق


سید هادی برای تکمیل تحصیلات در اواخر سال (1314 هـ. ق) مشهد الرضا را به قصد عتبات عالیات ترک کرد. وی در محرم سال (1315 هـ. ق) به تهران رسید و مدتی را در مدرسه کاظمیه آن شهر توقف نمود. او در این مدت کوتاه علاوه بر تبلیغ به فراگیری علوم, به ویژه ریاضیات پرداخت و سپس همراه با شیخ علی قوچانی از عالمان تهران, به سفر خود ادامه داد و به عراق عزیمت نمود. وی از طریق کاظمین و کربلا در شوال سال (1315 هـ. ق) وارد نجف شد و در مدرسه سلیمیه سکونت گزید.
سید هادی خراسانی, در شهر نجف, نزد استادان مشهور و آیات عظام به تکمیل یافته های خود در زمینه فقه, اصول, فلسفه و دیگر علوم اسلامی پرداخت و به مراحل عالی علوم دینی نایل آمد.

سفر به سامرا


سید هادی خراسانی برای ادامه تحصیلات در سال (1320 هـ. ق) به سامرا سفر کرد و در محضر استادان بزرگی چون: شیخ محمد تقی شیرازی و دیگر آیات عظام حاضر شد و مدت 16 سال به تحصیل و پژوهش پرداخت. پشتکار فراوان, ارتباط مستقیم و مستمر با استادان, مباحثه و مذاکره منظم علمی, یاد داشت برداری از گفته های آنان, شرکت منظم در کلاس های درس و پرهیز از تعطیلات, در موفقیت او و دست یابی اش به کمال علمی و معنوی بسیار مؤثر بود.

[8] المسلسلات ج2, ص408.

[9] سیره آیه الله الخراسانی, ص27.


جایگاه علمی آیه الله سید هادی خراسانی بر فقیهان, صاحبان اندیشه و دانشمندان علم تراجم پوشیده نیست و آنان با عناوین گوناگون, از او به بزرگی یاد کرده اند. آیه الله مرعشی نجفی او را علامه پژوهشگر, فقیه اصولی, متکلم و ادیب معرفی می کند.

[10] . الاجازه الکبیره, ص 236.

سید محمد مهدی اصفهانی کاظمی, او را جامع علوم معقول و منقول دانسته و در علوم متنوع: ادبیات عرب, لغت, معانی و بیان, تاریخ, اصول, منطق, فلسفه, کلام, فقه, ریاضیات و طبیعیات صاحب نظر معرفی می کند.

[11] . احسن الودیعه, ج1, ص 217.

نویسنده (اعیان الشیعه) نیز به جامعیت وی در علوم مختلف اسلامی تصریح می کند.

[12] اعیان الشیعه ج10, ص232.

گفته شده است که آیه الله سید هادی خراسانی بعد از آیه الله شیخ میرزا محمد تقی شیرازی, مرجع بزرگ شیعه و مقیم در سامرا , عالم طراز اول به حساب می آمد؛ به طوری که آیه الله شیرازی در برخی از احتیاطات فقهی خود به نظرات علمی او مراجعه می کرد که این مسئله بیانگر عظمت درجه علمی وی است.

[13] . معارف الرجال ج3, ص232.



استادان


سید هادی بجستانی در طول زمان تحصیل, محضر استادان بسیار را درک کرد و از انوار علوم آنان بهره های فراوان برد و از برخی از آنان اجازه اجتهاد و روایت دریافت نمود.
استادان و مشایخ او که بیشتر از دانشمندان و فقیهان عراق هستند, به ده ها نفر می رسند. شرح حال نویسان, نام برخی از آنان را ذکر کرده اند

[14] . المسلسلات ج3, ص409.

[15] سیره آیه الله الخراسانی, ص 45 به بعد.

[16] گنجینه دانشمندان ج6, ص331.

[17] احسن الودیعه ج1, ص218.

[18] اعیان الشیعه ج10, ص233.

[19] معارف الرجال ج3, ص233.

و آنان عبارتند از:
1. میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری (متوفای 1344 هـ. ق).
2. سید حسین استرآبادی.
3. حسن علی خلخالی؛
4. سید میر علی حسینی هروی خراسانی.
5. سید مصطفی کاشانی( متوفای 1336 هـ. ق)
6. محمد حسن مامقانی, (متوفای 1323 هـ. ق)
7. سید محمد ابراهیم قزوینی (متوفای 1360 هـ. ق)
8. سید حسن صدر (متوفای 1354 هـ. ق)
9. شیخ غلامحسین مرندی.
10. شیخ علی قسام نجفی.
11. شیخ محمد حسن کبه.
12. سید محمد تقی قزوینی.
13. شیخ محمد اسماعیل محلاتی.
14. سید ابوالحسن اصفهانی.
15. شیخ محمد کاظم آخوند خراسانی.
16. شیخ علی آل کاشف الغطا.
17. شیخ آقا بزرگ تهرانی.
18. سید محمد کاظم طباطبایی.
19. شیخ محمد تقی شریف شیرازی حائری.
20. سید محمد بحرانی.
21. علی نقی لکنهوی.
22. شیخ فتح الله شیخ الشریعه.
23. میرزا محمد علی رشتی.
24. سید محمد بن حسین کاشانی.
25. سید محمد باقر بهبهانی.

شاگردان


1. سید مصطفی اعتماد.
2. سید محمد صادق بحر العلوم.
3. شیخ محمد مهدی فیض مهدوی کرمانشاهی.
4. سید محمد مهدی اصفهانی کاظمی.
5. شیخ علی آل عشیان.
6. سید اسد الله اصفهانی.
7. سید محسن جلالی حائری.
8. شیخ محمد مهدی کابلی.
9. سید مرتضی طباطبایی.
10. شیخ محمد علی سیبویه یزدی.
11. شیخ محمد جواد مازندرانی.
12. سید عبدالله خویی.
13. سید علی استرآبادی.
14. شیخ مهدی رشتی.
15. سید حسین ناصر الدین اصفهانی.
16. سید مصطفی شیرازی.
17. سید حسین حجت طباطبایی.

فعالیت های سیاسی و اجتماعی


از ویژگی های سید هادی بجستانی خراسانی, آگاهی کامل به مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خود, غیرت دینی در برابر بیگانگان و دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ و شیعیان آنان بود. او نسبت به سرنوشت مردم و ظلم حاکمان بر آنان حساس بود و در مواقع مختلف به ا مر به معروف و نهی از منکر موضع گیری سیاسی و گاه به مبارزه روی می آورد. او در بیان حقایق اجتماعی و سیاسی و افشاگری نسبت به ستم ستمگران حاکم, از خود شجاعت فراوان نشان داد و در این راه متحمل زحمات بسیار شد.

زندان بغداد


سید هادی خراسانی در سال (1330 هـ. ق) به خاطر جلوگیری از حمله دشمنان به شیعیان و حوزه علمیه سامرا , از ناحیه حکومت عثمانی زندانی شد. خلاصه ماجرا چنین است:
در سال (1330 هـ. ق) گرفتاری ها و مصیبت های بسیاری در سامرا دامنگیر مؤمنین شد, چه این که حکومت عثمانی عرصه را بر مردم شیعه عراق به ویژه مردم سامرا , بیش از پیش تنگ کرده بود و هر حرکتی را در نطفه خفه می کرد. یکی از حوادث ناگوار در این سال این بود که عده ای از دشمنان اهل بیت ـ علیهم السلام ـ, که همیشه مترصد ضربه زدن به شیعیان بودند, از غفلت حکام وقت, سو استفاده کرده و قصد حمله به مردم سامرا , به ویژه طلاب علوم دینی و غارت اموال و اسارت خانواده های آنان را داشتند و مقدمات تهاجم را در شهر های شمالی عراق فراهم کردند. شیعیان سامرا و گروهی از طلاب که احساس خطر بیشتری می کردند نزد آیه الله سید هادی خراسانی آمدند؛ تا جریان را به اطلاع آیه الله شیخ محمد تقی شیرازی رسانده, از ایشان کسب تکلیف نماید. وی نیز پس از تحقیق لازم جریان امر را به اطلاع آیه الله شیرازی رساند و با مشورت آیه الله شیرازی و گروهی از علمای سامرا تصمیم بر آن گرفته شد؛ تا شیعیان عراق و نیز ایران را از تصمیم دشمنان و عواقب حمله آنان به شهر سامرا آگاه کنند.
آیه الله خراسانی نامه ای به سفارت ایران نوشت؛ همان طور که آیه الله شیرازی نامه های بسیاری توسط علمای سامرا به سرتاسر عراق نوشت و جریان توطئه و عواقب آن را گوشزد کرد. خبر مقدمات حمله به سامرا در همه جای عراق پیچید و مردم آماده دفاع از سامرا شدند و از طرفی, گروهی از علما مأمور گفت و گو با نماینده والی بغداد, به نام (توفیق بک ترکی) شدند و از او خواستند تا جلوی فتنه را بگیرد؛ ولی او مردی پلید و شیعه ستیز بود. وی از شکوائیه شیعیان سو استفاده کرده, آن را حمل بر تعرض و شورش کرد و گفت: شما می خواهید به شمال عراق (که سنی نشین است) حمله کنید؛ از این رو جریان را با آب و تاب فراوان به وسیله تلگراف به حاکم سامرا نوشت و جریان را عکس آنچه بود, جلوه داد. مسوؤلان امنیت سامرا بعد از دریافت تلگراف, با یک کارآگاه و چندین مأمور به منزل آیه الله شیرازی هجوم بردند و او را مورد بازجویی قرار دادند. بین آنان و آیه الله شیرازی بحث های زیادی صورت گفت. آنان به جای این که به خواست آیه الله شیرازی و مردم سامرا مبنی بر جلوگیری از حمله به شهر توجه کنند, آیه الله سید هادی خراسانی و سید محمد جواد بلاغی و دو نفر دیگر از علمای سامرا را دستگیر و با صد نفر سرباز و یک فرمانده به نام (فاروق بک) در شب هفتم ماه رمضان (1330 هـ. ق) به زندان سامرا و پس از آن به زندان بغداد بردند. مأموران به صورت اهانت آمیزی از آنان بازجویی به عمل آوردند؛ ولی هیچ دلیل بر ادعاهای خود نیافتند. سید هادی خراسانی و همراهان, بعد از دو هفته زندانی شدن در بیستم همان ماه آزاد و به سامرا بازگشتند. گرچه حاکمان محلی سامرا و بغداد از شکوائیه عالمان سو استفاده کردند و موجبات مزاحمت آنان را فراهم آوردند؛ ولی اقدام علما, که سید هادی خراسانی نقش مهمی را در این راستا ایفا کرد موجب انصراف دشمنان از حمله به سامرا شد و جان و مال مردم محفوظ ماند.

[20] . سیره آیه الله الخراسانی, ص 20.



جهاد در راه خدا


جنگ جهانی اول در سال (1333 هـ.ق) به وقوع پیوست و آتش جنگ بسیاری از کشور های جهان را فرا گرفت و کشور های اروپایی مثل انگلستان, بر کشور های اسلامی تسلط پیدا کردند. یکی از کشور هایی که مورد هدف استعمار انگلیس قرار گرفت, عراق بود. آنان از طریق بصره به بغداد رسیدند, که حدود 2 سال به طول انجامید. در این مدت, به مردم عراق بسیار سخت گذشت. در این میان آیه الله سید هادی خراسانی علاوه بر تشویق مردم به جهاد دفاعی در برابر متجاوزان, خود نیز در صف مجاهدان بارها حضور یافت.

[21] . از میان عالمان و فقیهان مجاهدی که به دفاع در برابر ممتجاوزان انگلیسی پرداختند می توان به افراد ذیل اشاره کرد: محمد حید (متوفای 1334 هـ. ق)

لینک کمکی